گر بود عمر به میخانه رسم بار دگر
بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر
خرم آن روز که با دیده گریان بروم
تا زنم آب در میکده یک بار دگر
معرفت نیست در این قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خریدار دگر
یار اگر رفت و حق صحبت دیرین نشناخت
حاش لله که روم من ز پی یار دگر
گر مساعد شودم دایره چرخ کبود
هم به دست آورمش باز به پرگار دگر
عافیت میطلبد خاطرم ار بگذارند
غمزه شوخش و آن طره طرار دگر
راز سربسته ما بین که به دستان گفتند
هر زمان با دف و نی بر سر بازار دگر
هر دم از درد بنالم که فلک هر ساعت
کندم قصد دل ریش به آزار دگر
حافظ
ادامه...
سلام بر دوست عزیز و گرامیم امپراطور عزیز انشالله که موفق و موید باشی خواهر زاده ات هم خیلی خوشگله مطالب رو بیشتر کنی ممنون میشیم البته ببخشید به ایدی الفورت صدات کردم فکر کنم اسمت مهدی باشه بهر حال ببخشید خوشحال شدیم یا علی
سلام خیلی خوشگله ایشالا زنده باشه ..
سلام بر دوست عزیز و گرامیم امپراطور عزیز
انشالله که موفق و موید باشی
خواهر زاده ات هم خیلی خوشگله
مطالب رو بیشتر کنی ممنون میشیم
البته ببخشید به ایدی الفورت صدات کردم
فکر کنم اسمت مهدی باشه
بهر حال ببخشید
خوشحال شدیم
یا علی
خدا حفظت کنه
باشگاه هواداران بهرام www.Bahram24.mihanblog.com
بسیار زیبا ودلنشیین
سلام
هم وبلاگ زیبایی دارین هم خواهرزاده نازی دارین زنده باشن
موفق باشید
تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحر م
تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم
دمت گرم داداش مهدی
وب باحالی داری عزیز
اقا این عکس خواهر زاده من از همه بهتره خیلی نازه قربونش برم ممنون که عکسشو گذاشتی داداش مهدی